عرفان عرفان ، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

تنها دليل زنده بودنم

فوت مادر

مادربزرگم که بعد از فوت بابابزرگم چند سالی بود که مریض بود و این اواخر مریضی اش شدت پیدا کرده بود ؛ امروز دار فانی را وداع گفت . خدا رحمتش کنه. خیلی خانوم بود و من خیلی دوستش داشتم.  دیروز دایی مامان برا نهار دعوتمون کرده بود رستوران جلالی . بعد از نهار گفتم برم مادر رو ببینم که مریضه و من خیلی وقته نرفتم به دیدنش. البته چند وقت بود وقتی هم میرفتیم پیشش کسی رو نمیشناخت. اما میدونستم حالش این روزها خیلی بده  و دکترها گفتن کاری از دست کسی برنمیاد ؛ دوست داشتم یه بار دیگه چهره ی مهربون مادربزرگم رو که همگی مادر صداش میکردیم رو ببینم . از غذاخوری رفتیم خونه ی مادر . مادر روی تختش دراز کشیده بود و تکون نمیخورد و چشمهاش رو باز نم...
9 مرداد 1395
1